اگر کتابهای درسی عوض نشود، همیشه در دام گذشته گرفتاریم
تاریخ انتشار: ۲ مهر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۰۷۶۲۶۶
محمدتقی اکبرنژاد، رئیس مؤسّسه فقاهت و تمدن سازی و از مدرسان حوزه علمیه قم است که اظهاراتش سالیانی قبل در زمینه تحول نظام آموزشی حوزه زیاد شنیده و نقل میشد. او در رابطه با موضعگیریهای اخیر اساتید حوزه نسبت به طرح تغییر دروس حوزه علمیه گفتگویی داشته و نکاتی مطرح کرده که به نقل از شبکه اجتهاد از منظرتان میگذرد:
بعضی از اساتید دغدغۀ قطع ارتباط طلاب با تراث را دارند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
حوزۀ متنخوانی را از حوزۀ مفاهیم تفکیک کنیم
راهکار چیست؟ قطعا راهکار این نیست که طلبه مثلا سه سال در شرح لمعه و چهار سال در مکاسب و رسائل گرفتار باشد و هفت سال از عمر او به خاطر این مسئله صرف شود و خروجی را هم میبینید که عملاً آن غرضی که دنبال آن بودید محقق نشده است. مشکل این نیست که طلبه کم میخواند، مشکل این است که بد میخواند؛ یعنی مشکل جای دیگری است. لذا پیشنهاد ما جایگزین شدن یک متن دویستصفحهای از کتابهای مختلف(نه از یک متن، بلکه از متون مختلف) و دورهها و کارگاههای مخصوص متنخوانی است. یعنی حوزۀ متنخوانی را از حوزۀ مفاهیم باید تفکیک بدهیم، آن جایی که بحث مفاهیم است در قید و بند هیچ کتابی نیستیم، هر کتابی که برای آموزش مناسبتر است و از حیث مفهومی بهتر است همان را انتخاب میکنیم، اما بله، چون ما یک تراث و یک گذشتهای داریم و باید با این ارتباط بگیریم یک دوره کار با متن باید در حوزه اضافه شود. در حالی که در روش موجود چون متن زیاد است نمیشود با طلبه کار کرد و استاد فقط باید بخواند و معنا کند و جلو برود و طلبه شنونده است، طلبه هیچوقت به کار نمیافتد، چندتا از اساتید ما طلبه را به کار میگیرند؟ چندتا از اساتید ما اول جلسه به طلبه میگویند تو بخوان و معنا کن؟ غیر از این است که با همۀ جزئیات توسط اساتید معنا و بر سر آن بحث میشود و طلبه فقط شنونده است. با این وضعیت اگر شما ده سال دیگر هم به این دورۀ آموزشی خودتان اضافه کنید هیچ مشکلی حل نخواهد شد. من تعجب میکنم، ما به چشم خودمان دهها سال است که میبینیم این روش جواب نداده است ولی باز هم آن را رها نمیکنیم.
عنصر مفقود در تمام این تحلیلها خود طلبه است
در تمام این صحبتهایی که اتفاق افتاد برای من یک چیزی جالب بود و آن هم این بود که برای هیچ یک از این اساتید گویا چیزی به اسم طلبه و نظر طلبه اهمیت ندارد. یعنی عنصر مفقود در تمام این تحلیلها خود طلبه است. بالاخره ما در مورد چه کسی حرف میزنیم؟ آیا در مورد یک موجود ذهنی خیالی حرف میزنیم یا مثلا یک طلبه ایدهآل که به صورتِ ذهنی در ذهن ما منعکس است یا در مورد یک انسان بیرونی که متأثر از اقتضائیات زمان و مکان است صحبت میکنیم؟ برای من جالب است که هیچ یک از این اساتید نمیگویند نظر طلبه چیست؟ طلبه با کدام کتاب بهتر انس میگیرد؟ طلبه کدام کتاب را بهتر میفهمد؟ ما خیلی قیّممآبانه حرف میزنیم؛ مثل این که او اصلا نمیفهمد، حق ندارد اظهار نظر بکند. اینطور نیست، این طلبه الان رشید است، خودش هم میفهمد، شما باید از خود او هم نظرسنجی کنید، شما باید ذائقۀ او را هم بفهمید و این دیدهنشدنِ طلبه، واقعا فاجعه است. مثل این است که سخنرانی که گرایشات ادبی دارد و دوست دارد با سجع و قافیه حرف بزند، بعد به او میگویید نصف حرفهایت را مخاطب تو نمیفهمد، بگوید او نمیفهمد مهم نیست، این که من میگویم درست است. این منطق انبیاء نیست. افتخار قرآن این است که میگوید من انبیاء را به زبان مردم خودشان میفرستم، یعنی مردم برای خدا مهم است. میگوید قرآن را به لسان عربی مبین، به زبان مادری برای شما نازل کردم. مربی باید متربی را محور قرار بدهد، بقیه مسائل را باید با او تنظیم کند. خدا میگوید من شما را محور قرار دادم و متناسب با شما مربی میفرستم. اینجا اصلا نگاه این نیست که متربی ما و طلبه ما کیست؟ چه ذوقی دارد؟ چه ذائقهای دارد؟ چه میپسندد و چه نمیپسندد؟ تا متناسب با آن، استاد و کتاب را تنظیم کنیم. مثل این است که شما بگویید درست این است که انسان، خیلی گوشت نخورد، به تعبیر روایت هر چهل روز یک بار گوشت بخورد و بعد بگویید چون درست این است، من این را میخواهم به هر قیمتی که شده در خانواده خودم اجرا کنم؛ حالا فرض کنید خانوادۀ شما توجیه نبودند، حتی در فرضی که نظر شما درست است، اگر شما پای این قضیه بایستید و بخواهید با دیکتاتورمآبی این را در خانواده پیاده کنید، غیر از این است که به دریده شدن حرمتها میانجامد؟ چون آنها نمیپسندند و این تنوع غذائی که الان در عصر مدرن است را دوست دارند.
ذائقۀ طلبه در فراگیری کتب آموزشی مهم است
یک وقتی هم است که شما یک کار بینابین میکنید که به پرده دری نینجامد که پیشنهاد بنده این است؛ نه کامل تسلیم میشوید و نه کامل نظر خودتان را اعمال میکنید. حتی در جایی که ایمان به درستی حرف خودتان دارید. یعنی من با این که حرف آقایان را در این مباحث قبول ندارم اما میگویم حتی اگر فرض کنید فرمایش شما درست است و اینها بهترین کتابها هستند ولی باز هم ذائقۀ طلبه شما مهم است؛ طلبۀ شما میگوید من با متن شرح لمعه ارتباط نمیگیرم، با متن مکاسب، رسائل، کفایه ارتباط نمیگیرم، من اینها را خوب نمیفهمم، شما باید به این احترام بگذارید ولو این که به نظر شما این بهترین بود. شما میخواهید رو در روی او قرار بگیرید؟ مگر هدف تربیت او نبود؟ وقتی او ارتباط نمیگیرد، وقتی خروجیهای این دهههای متمادی را شما میبینید چرا دست نمیکشید؟ مگر شما ممتحن امتحانات شفاهی نیستید؟ مگر نمیبینید وضعیت طلبهها را و دست و پا زدنهای آنها را؟ باید رویه را تغییر بدهید، باید قبول کنید که این طلبه آن کسی نیست که در ذهن شما است، ولو این که شما را ناراحت هم بکند ولی واقعیت این است. اگر روی حرف خودتان بایستید هر روز بیشتر از نسل موجود فاصله میگیرید، این همه طلبهها که از حوزه انصراف دادند و میدهند و از فرآیند آموزشی حوزه مأیوس شدهاند، شما را نگران نمیکنند که در این قضیه یک مقدار کوتاه بیایید؟
طلاب حامی طرح شورای عالی و مدیریت حوزه باشند
یک مطلبی را هم برای طلاب گرامی دارم که توجه کنید شما نباید خنثی باشد، اگر شما خودتان را صغیر میدانید که حرفی نیست، پس آنوقت باید حالا حالاها از این زخمها بخورید ولی اگر حس میکنید که شما هم میفهمید نباید در این اتفاقات و این حوادث و اینطور تصمیمها ساکت باشید. این عزیزان اگرچه دلسوز هستند، چه کسانی که موافق هستند، چه کسانی که مخالف هستند، بالاخره انسان هستند و نظر خودشان را دارند، ولی در مورد چیزی تصمیم میگیرند که صد درصد مربوط به شماست، مربوط به آیندۀ شماست، مربوط به تقدیرات شماست. شما در این فضا باید واکنش نشان بدهید، شما باید نظر خودتان را صراحتاً اعلام کنید، شما بگویید بالاخره با این متون قدیمی ارتباط میگیرید یا نمیگیرید؟ رسائل را میخواهید یا نمیخواهید؟ از کفایه خوشتان میآید یا نمیآید؟ چرا اظهار نمیکنید؟ چرا به اعلی صوت این را بیان نمیکنید؟ الان در این قضیه، شورای عالی و مدیریت حوزه نیاز به حمایت شما دارد، اینها به خاطر شما یک قدم مثبتی را برداشتند، شما باید حمایت کنید. ایشان حس نکنند وسط ماندند. مطمئن باشید اگر شما امروز ورود نکنید حتما این آقایانی که مخالف این طرح هستند پای مراجع را هم وسط میکشند و این قضیه را تعطیل میکنند. شما باید به میدان بیایید. آیا اینقدر هم نمیتوانید انجام بدهید که یک کاغذ بردارید، چند طلبه یک متنی را بنویسید و در موافقت با این طرح امضا کنید، به شورای عالی بفرستید، به جامعه مدرسین بفرستید، در کانالهای حوزوی قرار بدهید و همه اینها را ببینند؟ حتی آنهایی که مخالف هستند اظهار کنند. فضای آزاد ایجاد شود که برآیند حوزه معلوم شود. طلبهها باید از این حالت خنثیبودن خارج شوند تا وقتی خنثی هستند کار حوزه لنگ خواهد زد و آنوقت در پستو اشکال گرفتن و در پستو انتقاد کردن ارزشی نخواهد داشت.
۶۵۶۵
کد خبر 1677164منبع: خبرآنلاین
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۰۷۶۲۶۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
شرحی بر قدیمیترین فهرستنامههای کتابخانه آستان قدس رضوی/خدمتی به گذشته، امروز و آینده
وقتی درباره فهرست منابع یک کتابخانه صحبت میکنیم، بیشتر ما درک اندکی از موضوع صحبتمان در این باره داریم و تقریباً میدانیم فهرست یک کتابخانه، لیست منظمی از کتابها و سایر مدارک موجود در آن است و همانطور که فهرست یک کتاب نشاندهنده محتویات داخل آن است، فهرست کتابخانه نیز منابع موجود در آن را معرفی میکند. این فهرست منظم در گذشته شبیه سیاههای بوده که ممکن است ما از وسایل داخل یک مکان بنویسیم، اما در حال حاضر این فهرست شامل اطلاعات متعدد و متنوعی از قبیل نام نویسنده، عنوان، ویرایش، ناشر، تاریخ انتشار، مشخصات ظاهری، موضوع و محل بایگانی مدرک مورد نظر است. اطلاعاتی که سهولت دسترسی مراجعان به یک اثر را نه تنها با نام کتاب که به کمک سایر اطلاعات آن مانند نام نویسنده یا موضوع، ممکن میکند. همانطور که گفته شد، از گذشتههای دور، گردانندگان کتابخانهها یا صاحبان آنها فهرستهایی از منابع موجود در آنها تهیه میکردهاند. عملی که در کتابخانههای کشورهای اسلامی نیز انجام شده است. از فهرستهای گذشته مانند فهرست کتابخانه مأمون عباسی فقط نامی در متون آمده، اما اینکه این فهرستها به چه شکل تهیه شده و یا شامل چه کتابهایی بوده، مطلبی در اختیار پژوهشگران نیست.
کتابخانه مبارکه حضرت امام ابوالحسن علی بن موسیالرضا(ع)
ازجمله سیاهههایی که باقی مانده، فهرست کتابهای کتابخانه آستان قدس رضوی است. کتابخانه آستان قدس رضوی یکی از قدیمیترین کتابخانههای جهان اسلام است که آثار آن از گذشته مورد توجه دانشمندان و پژوهشگران بوده است. بر کسی پوشیده نیست که این کتابخانه به دلیل همجواری با حرم مطهر امام رضا(ع) و موقوفات بسیار آن شکل گرفته و رشد کرده و به عظمت امروزش رسیده است. حضور همین کتب وقفی موجب شکلگیری فهرستهای متعدد از منابع این کتابخانه شده است. اهمیت این فهرستها از این نظر است که میتوان گفت آنهاتنها فهرستهای بهجامانده از کتابخانهها در ایران قدیم هستند. از کتابخانههای دوره صفویه فهرستهایی با این مشخصات فعلاً موجود نیست و از دوره قاجار نیز فقط چند فهرست داریم که قابل مقایسه با فهرستهای کتابخانه آستان قدس هستند. الهه محبوب در مقاله «فهرستهای کتابخانه آستان قدس رضوی از صفویه تا قاجار» فهرستهای موجود از کتابخانه آستان قدس را به چند دسته تقسیم کرده و به ذکر موارد مهم این فهرستها در سه دوره زمانی صفویه، افشاریه و قاجار پرداخته است.
قدیمیترین سیاهه کتابهای کتابخانه رضوی
براساس این گزارش، قدیمیترین فهرست این مجموعه متعلق به سالهای 1007 تا 1010 هجری قمری است. در این فهرست که با عنوان «تفسیر تحویل صاحب جمعان بیوتات روضه منوره...» آغاز شده، موجودی کتابخانه به تفکیک آمده است. نویسنده فهرست گویی بیشتر به خصوصیات ظاهری کتابها توجه کرده و آنها را به صورت قرآنهای جلددار، بدون جلد، کتب جلددار، کتب بدون جلد، تفاسیر، سیپارهها و مصاحف و سایر کتب دستهبندی کرده است. این فهرست همچنین صورتی از اموال کتابخانه شامل رحلهای موجود در حرم مطهر و کتابخانه و سیپارهدانها را در خود دارد. در هر مورد، قطع، تعداد سطور، خصوصیات خطی، نوع ،و نوع تذهیب و همچنین نام واقف آمده است. گاهی شروط وقف کتاب نیز در فهرست ذکر شده است. کتابدار غیر از این اطلاعات به شرح امانت نیز پرداخته است. این نشان میدهد کتابدار با توجه به این فهرست، کتاب را به امانت و یا از مکان مربوط تحویل میگرفته: «قرآن وقفی مسماه زهراباجی مشروط بر آنکه در شرفیه مخصوص سلطان حیدرمیرزا در حرم تلاوت نمایند».
فهرستی از علوم کثیره موجود و مخزون
فهرست متعلق به دوره افشاریه سندی است در 28صفحه که کاتب آن به ذکر تعداد کتب و خصوصیات آنها پرداخته است. در این فهرست نام کتب قرآن، فهرست خطوط ائمه(ع) و کتب وقفی و امانی و همچنین فهرست کتب وقفی شاهعباس با عنوان «بندگان سکندر نشان» آمده است. دیگر فهرست مشهور کتابخانه آستان قدس رضوی فهرستهای موجود در دوره قاجار است. برخی از اینها به دستور متولیان و به صورت کتابچه مستقل و یا همراه با سایر موجودی کل حرم (مثل فهرست دفتر عضدالملکی) تهیه شده و یا در کتب افرادی که از کتابخانه بازدید کردهاند بهطور خلاصه (سفرنامه خانیکوف) و یا مفصل (مطلعالشمس) آمدهاند. «مطلعالشمس» یکی از کتابهای نوشته شده توسط «محمدحسن اعتمادالسلطنه» ملقب به «صنیعالدوله» است. این کتاب در سه جلد نگاشته شده و موضوع آن، گزارش یکی از سفرهای ناصرالدینشاه قاجار به شهر مشهد است. اما جلد دوم این کتاب در این گزارش مورد توجه ماست که به مشهد و آستان مقدس علی بن موسیالرضا(ع) اختصاص دارد و در آن به مشهد، آثار و ابنیه حرم مطهر و کتیبههای آن و شرح حال بزرگان شهر میپردازد و در پایان، فهرست جامعی از کتابهای موجود در کتابخانههای آستان قدس رضوی در آن گردآوری شده است. این فهرست در زمان تولیت میرزا سعیدخان مؤتمن الملک به سال 1296ه.ق تنظیم شده است. اعتماد السلطنه در مقدمه فهرست، چگونگی یافتن فهرست را شرح داده: «درحین تألیف جلد ثانی کتاب مطلعالشمس، فهرست جمیع نسخهای که فعلاً در کتابخانه مبارکه حضرت امام ابوالحسن علی بن موسیالرضا علیه الصلوةوالسلام از علوم کثیره موجود و مخزون است بدست آمده، اگر چه صورت آن فهرست چندان مصحح نبود ولی به قدر میشود منقح ساخته ثبت و الحاق آن پرداخته شد». البته نویسنده در این فهرست تنها نام و موضوع کتابها را آورده و ظاهراً آن را از روی فهرستهای کتابخانه یادداشتبرداری کرده است.
خدمتی به گذشته، امروز و آینده
فهرستهای فوق نشان میدهد کتابخانه آستان قدس رضوی از همان آغاز شکلگیری دارای نظمی خاص در ساماندهی بوده و افرادی آشنا به امور نسخهشناسی بودهاند که این فهرستها را تهیه میکردهاند. جز این، فهرست کتب میتوانند ما را به جهان اندیشهای مردمان در گذشته برسانند. درواقع فهرستنویسان تنها به مردمان دوره خود خدمت نمیکنند و به نوعی به آیندگان نیز سود میرسانند. اینکه در آن روزگاران چه کتبی نوشته میشده و مورد توجه علما و اندیشمندان بوده و مردمان نیز بیشتر چه کتبی را اهدا و وقف میکردهاند. دیگر نکته مهم در این فهرستها شرح ویژگی جلدها و تذهیب و خط کتب است که میتواند در خصوص هنر مجلدسازی و تذهیب اطلاعاتی را در اختیارمان بگذارد. نام و جایگاه واقفان نیز چهره اجتماعی مردمان آن روزگار را ترسیم میکند.
آزاده خلیلی